Web Analytics Made Easy - Statcounter

این روزها قصری ساخته شده بر پرده نقره‌ای سینما که آجر به آجرش عشق است، آنقدر به وجد آمدم که می‌خواهم آن را با سازنده اثر به اشتراک بگذارم. آقای میرکریمی شما قصری ساخته‌ای که تمام قصرهای ساخته شده و دروغین این روزها را ویران کرد. قصری فراتر از شراکت در خانه و اسباب و حساب بانکی و چه و چه و ...

قصری رویایی که عشق در آن از هنگامی جاری می‌شود و شیرینش می‌کند، که عاشقی در این جهان نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

راست گفته‌اند که زن‌ها برای اثبات عشقشان باید در ارتفاع بایستند تا شنیده شوند و «شیرین» چه آسمانی در بالاترین قله‌ها نشست و ما را به تماشای عشق واقعی دعوت کرد. من، این حس را، فقط و فقط از آنِ شما می‌دانم که گویی با تمام وجودتان آن را لمس کرده‌اید و به این دریافت رسیده‌اید که تبلور عشق واقعی و عیار آن در نبودنِ عاشق، معنا می‌دهد. شاید برای همین معشوق را در آوردگاه عاطفه، به ضرباتِ سخت و دردناکِ ناشی از خشمِ خویشانِ شیرین سپردی، تا بلکه مردِ قصه را از قدرناشناسی‌هایش تطهیر کنی چرا که، برای درک عشق، باید طاهر شد. باید پاک شد. 

شما این را می‌دانی که برای ایستادن در محراب عشق، باید با خون وضو ساخت. شاید اینجا با خونِ دل وضو ساختی. 

چه بگویم که در این فیلم تمام دنیایم را در شیرینِ غایبِ قصه‌تان پیدا کردم. با اثرش اشک ریختم با رنگ آمیزیِ پر از شور و امید به زندگیش، با سرود شادِ کودکانه‌اش در ماشین رنگ شده، حتی با کبریت‌های سوخته کنار گاز، چون خوب می‌فهمیدم این‌ها همه از کجا نشات می٬گیرد. از یک خیال بدون لمس و توقع. از امید به یک حضور، ولو دورتر و دورتر. از مردی که از انتهایِ مردانگی و نرینگی، به این سفر می‌رود تا بر اساس محاسبات زمخت و خشنِ مردانه‌اش، میراث این عشق را بردارد و با خود به زندگی سراسر عادت خود با زن دیگری به شراکت بنشیند. زنی که وجه دیگری از به اصطلاح عشق را، در اوج وابستگی و داشتن می‌خواهد. شراکتی در اندازه یک شرکت تجاری که دادن و ستاندن باید باشد تا ورشکسته نشوند. و چقدر خوب طعنه زدی به این شراکتِ ورشکسته زندگی‌هایِ امروز. 

غافل از اینکه عشق در دنیایی دیگر کار خودش را می‌کند و چه منصفانه و شجاعانه مردِ قصه شیرین را در مقابل این ذلت و تسلیمِ از سر نیازِ مردانه‌اش قرار دادی که با بهایی اندک تکلیف این عادت و گردن‌کشی زن را روشن کند. 

عادت، حسی که در زندگی ماشینیِ این روزها به شکل تقلبی،خودش را به جای عشق قالب کرده و عاشقانه‌ها را به سوی بن‌بست هدایت نموده است. عاشقانه‌ای که در اوج بی‌مهری حتی به اهدای قلب می‌انجامد، عاشقی که اهدا کننده قلبش است، هم در حیات و هم در زمان مرگ. شیرین اهدا می‌کند تا نتیجه‌اش بشود جهانی پر از صلح و انصاف. جهانی که اشک از چشمان جاری می‌شود تا جلای روح شود نه نشانه‌ای برای ضعف. تا هیچ حیوانی ولو وحشی از لطف و کرامت انسان محروم نشود چه برسد به انسان. تا هیچ عاشقی دیگر عشقش را در تنهایی با گل و گلدان و در و دیوار سهیم نشود. 

آقای میرکریمی عزیز چه خوب گفتی و چه زیبا ساختی قصرِ شیرینت را، بلکه فرهادهای دروغین و تقلبی، روزی جهان را از چشمِ شیرین تو ببینند. آقای میرکریمی سپاسگزارم که زنی را تصویر کردی که در نبودنش هم دوباره بودن را جاری ساخت. جگر سوزاند تا مردِ مقهور سرنوشت به خود بیاید و جهانی سرشار از معرفت بسازد. با دو گوهر به جا مانده از شیرین که به واقع تجلی عقل بودند و احساس و سرانجام تبریک به همه عوامل موثر در این ضیافت شاعرانه.

۲۵۸۲۴۵

کد خبر 1284014

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران مریلا زارعی حامد بهداد باشگاه پرسپولیس رقابت انتخاباتی باشگاه استقلال دونالد ترامپ ایران و آمریکا گابریل کالدرون مسکن نفتکش انگلیس تلویزیون

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۵۸۳۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمت‌هایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!

خیلی‌ها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی می‌گیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمی‌رساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بی‌درنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمی‌شود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی می‌گوید پیشنهاد‌های محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.

به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.

از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...

نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان می‌دهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهاد‌های مختلف حکومتی و نه حتی دستگاه‌های اجرایی دولتی (دست‌کم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانه‌ای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتم‌الاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت می‌شود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).

چون در برخی گفتگو‌ها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد می‌شود بررسی‌ها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.

ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمی‌کند (هر چند آقای علم‌الهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بی‌توجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار می‌برد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:

«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بی‌حجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.

پیش‌تر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتی‌ها جریمه‌های بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتار‌ها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمه‌های آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!

منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدم‌تان روی چشم برای فردی بیرونی به کار می‌رود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمی‌تواند به ایرانیان دیگر بگوید قدم‌تان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:

بی حجابی جلوی حرص و ولع را می‌گیرد در حالی که هر چه افراد حریص‌تر و گرم‌تر و پرقدرت‌تر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصمم‌تر می‌شوند و اگر در غرب خانواده‌ها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.

هنگامی که مجری گفت، چون این آمار‌ها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر می‌کنند برخی در آنها تشکیک می‌کنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمی‌گیرند.

این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانم‌ها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار می‌گیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوق‌دانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد می‌شود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بی‌حجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین می‌برد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»‌را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی می‌شود؟

همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بار‌ها گفته اولویت خانم‌ها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم می‌شود.

در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.

آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.

دیگر خبرها

  • یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمت‌هایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
  • عادت‌های رایج که مغزتان را نابود می‌کند
  • نخستین پلتفرم هیبریدی الکتریکی در جهان توسط چری ساخته شد
  • عکس| فیلم زندگی «تتلو» ساخته می‌شود؟
  • عادت های روزمره ای که نمی دانستید دلیل ترش کردن معده هستند
  • (تصاویر) عجیب‌ترین خودرو‌های رزمی دوران جنگ جهانی دوم
  • این ۴ عادت به تدریج جان شما را می‌گیرد
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • قول جالب پپ به خبرنگار: شماره‌ام را یادداشت کن!
  • عادت‌های روزمره‌ای که نمی‌دانستید دلیل ترش کردن معده هستند