آستان قدس به یاری خانواده چادرنشین شتافت/ سرانجام شیرین یک خانواده بی پناه
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۶۲۸۶۰
هر روز پیرمرد با چشمان بیفروغ و پر اشک به درگاه خدا و امام هشتم(ع) دعا میکرد، دستی برای دستگیری آنها پیدا شود ولی هنوز هم باورش نمیشود که چنین روزی بیاید که خادمان حضرت رضا(ع) خودشان همه کارها را با عزت و احترام سامان دهند و بالاخره روزگار تلخ بیپناهیشان تمام شود.
به گزارش قدس آنلاین، چهارم اسفند ماه بود که روزنامه خراسان در مطلبی با عنوان «خانه به دوش» از وضعیت خانواده ای در حاشیه شهر مشهد گزارش داده بود که صاحبخانه قبلی شان به علت پرداخت نکردن اجاره بها آن ها را از خانه شان بیرون کرده بود و مجبور شدند دو هفته در شب های سرد زمستان در چادر زندگی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک سرگذشت تلخ
در انتهای منطقه حاشیه نشین رسالت، درست روبروی مجموعه آپارتمانهای شیک چندصد میلیونی، بافت قدیم با آلونکهایی شبیه خانه از جنس بلوک و سیمان، بیش از هر چیزی تقابل فقر و غنا در حاشیه شهر را به رخ میکشد. نقطهای دور از علائم شهرنشینی که تا خبری از ساکنانش منتشر نشود، کمتر کسی سراغی از اهالی آنجا میگیرد. حالا هم خبر رسیده که پیرمردی با اهل و عیالش بیخانمان شده و در سرمای سخت زمستان سرپناهی ندارند و ... بلافاصله مدیریت امور مجاورین آستان قدس رضوی دست به کار میشود و با بسیج نیروهای خادمیاری محلهای، زمینه مرتفع کردن مشکل این خانواده را مهیا میکند.
جلوی چادری که پیرمرد و عیالش در آن روز را شب میکنند، جمعی از همسایهها جمع شدهاند و تماشاگر روزگار تلخ آنها هستند. ماجرای ناکامی زندگی آقا محمدگل از چند سال پیش شروع شد. زمانی که کارش را به عنوان نگهبان بازارچه شهر زهک سیستان و بلوچستان، به خاطر بسته شدن آنجا از دست داد. پس، سال ۹۴ به همراه خانواده عزم شهر مشهد کرد تا به قول خودش زیر سایه علی بن موسی الرضا(ع) زندگیاش را دوباره بسازد. پیرمرد هر کاری از دستش برآمد انجام داد تا اموراتشان بگذرد. کمکم بیناییاش کم شد و برای عمل چشم، اندک دارایی خود را به طلا تبدیل کرد که از بختِ بد، دزد به مالش زد و گرفتاریاش دوچندان شد.
همراهی اهالی
آقا محمدگل بتدریج بینایی دو چشم خود را از دست داد و کسب رزق و روزی هشت سر عائله برایش غیر ممکن شد. بهناچار پسر نوجوانش کارگری میکند و بار سنگین زندگی را به دوش میکشد. همسرش، نیک بخت هم به خاطر یک تصادف از چند سال پیش تعادل روحی خود را از دست داده و متوجه پیرامون خود نمیشود. یک دخترش پس از جدایی از همسر با یک فرزند، پیش آنها برگشته و بر بار مشکلات آنها افزوده. و بالاخره چند هفته پیش به خاطر پرداخت نکردن اجارهبهای منزل، صاحبخانه داروندارشان را توی کوچه ریخت و همان سرپناه را هم از دست دادند.
حسین بلوچی، یکی از همسایهها پارکینگ خانه خود را در اختیارشان گذاشت تا اسباب و اثاثیه خود را در آن بریزند تا از سرقت و تعدی رهگذران در امان بماند. اما پیرمرد، همسر و دختر و نوه خردسالش مجبور شدند در سرمای چله زمستان درون یک چادر پلاستیکی کوچک روزگار بگذارنند تا شاید فرجی شود.
محمدگل تعریف میکند که خیلی از روز و شبها نان هم برای خوردن نداشتند و اگر سه وعده غذای متبرک حضرت که هر هفته در منطقه توزیع میشود و محبت پاکبان محله، آقای کاردان نبود تا حالا معلوم نبود چه برسرشان میآمد. کسی که هرازگاهی از جیب خود برایشان غذا تهیه میکرد و بالاخره خودش با نهادهای مربوطه تماس گرفت تا به وضع نابهسامان آنها رسیدگی شود.
دستگیری به مهر
اما به محض اطلاع پیدا کردن حمید کریم آبادی سرپرست کانون خدمت رضوی مسجد صاحب الزمان(عج) منطقه سیس آباد از ماوقع ماجرا، ورق برمیگردد و از کرم مولای مهربان شهر بهشت داستان زندگی آنها رنگ تازهای میگیرد. خادمیاران خیلی زود دست به کار شدند و منزلی مناسب، وسط منطقه مسکونی رسالت برای مدت یکسال اجاره کردند. اما پیش از جابهجایی اثاثیه، خادمیاران چند پرس غذای گرم برایشان آوردهاند تا پیرمرد و خانوادهاش، به برکت نان و نمک امام رئوف جان بگیرند و برای بلند شدن از زمین و ساختن دوباره زندگیشان یا علی(ع) بگویند.
خادمیاران دست به دست هم میدهند و ظرف چند ساعت همه اثاثیه آنها را برای انتقال به منزل تازه بار میزنند. اسبابی که خاکآلود شده و کمتر به وسایل زندگی شبیه است. قرار است با قول مساعد مدیریت امور مجاورین آستان قدس و کمک نیکوکاران وسایل نو برایشان تهیه شود.
نیکبختی زیر سایه کرامت
محمدگل و همسرش از زیر قرآن رد میشوند و پا به خانه نو میگذارند. هنوز باورشان نمیشود که سختیهایشان تمام شده و جمعی آمدهاند و خودشان همه کارها را با عزت و احترام سامان میدهند. اول از همه، فرش نوی اهدایی آستان قدس رضوی روی زمین خانه پهن میشود تا به تبرک آن، بختشان روشن شود.
اشک در چشمان بینور پیرمرد جمع شده و یک گوشه روی فرش نو مینشیند و نفس راحتی میکشد. آخر چند هفته است که روی آرامش به خود ندیدهاند و حالا فقط زبان به تشکر از خادمان امام هشتم میچرخاند. میگوید: «همیشه با اشک بسیار از امام رضا(ع) کمک میخواستم. شما را آقا فرستاده. همه عاشقای امام رضا(ع) با مهرومحبت هستند». نیک بخت خانم هم از سر شوق، زبان باز کرده و مدام میگوید: «من فدایی امام رضا(ع) هستم؛ من ...»
زینب، دخترشان با بچهای بهبغل تا وارد خانه میشود، شیرآب گرم را باز میکند تا پس از چند هفته، دست و روی خاکی خود و کودکش را صفایی دهد. خطاب به خادمان میگوید: «چیزی برای قدردانی نداریم، جز اینکه دعا کنم، جواب کارهای خیرتان را در دنیا و آخرت از دستان پر برکت آقا امام رضا(ع) بگیرید که پناه بیپناهان است».
از این به بعد، خیال محمدگل و خانوادهاش راحت است که در شبهای دراز زمستان جایشان گرم است و سفره نانشان پر برکت. چون دلشان به نگاه کریمانه حضرت ثامن الحجج(ع) گرم است.
منبع: آستان نیوز
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: آستان قدس رضوی چادر نشینی خادمان حضرت رضا ع امام رضا ع آستان قدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۶۲۸۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «ادب زندگی» منتشر شد
کتاب «ادب زندگی (خلاصه کتاب حلیة المتقین علامه مجلسی)» اثر محسن معینی در ۲۶۴ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ رسید.
ادب برترین اخلاق، شرافت، و میراث و همنشین شمرده میشود و مایه کمال، ارزشمندی و زینت، و نشان خرد آدمی است. کتاب حلیة المتقین آمیزهای از اخلاق، احکام، اذکار و ادعیه و درمان به همراه داستانهای دلنشین با محوریت آداب اسلامی است؛ کتابی دربردارنده آداب خوراک، پوشاک، مسکن، خواب، سفر، ازدواج و فرزندآوری و تربیت فرزند و آموزههای طبی.
اثر حاضر بر آن است مطالب ارزشمند «حلیة المتقین» را با عباراتی کوتاهتر و دستهبندی روشنتر ارائه کند و مدعی است که با حجم اندک خود، عمده مطالب آن را در بر دارد.
ساختار اثر
این کتاب در ۱۴ باب تألیف شده است؛ باب اول با عنوان «آداب لباس و کفش» فضیلت آراستگی، لباسهای حرام و رنگهای مستحب و مکروه برای لباس را بررسی کرده و حکم لباس کفار و لباس جنس مخالف، آداب لباس نو و رنگ انواع کفش را مورد تأکید قرار داده است.
باب دوم با عنوان «آراستن و زیورآلات» انگشتر و دست و انگشتان مناسب برای آن، فضیلت عقیق و سفارش ۵ نگین برای مؤمنان را شرح داده و زیور طلا، نگاه در آینه و کیفیت خضاب را تبیین کرده است.
«آداب خوردن و آشامیدن» عنوان سومین باب از کتاب حاضر است که در آن ظروف ممنوع، آداب و اوقات غذا خوردن و آداب پس از غذا بررسی شده و فواید دانهها، سبزیها و میوهها، فضیلت و آداب میهمانی و آداب آب خوردن به رشته تحریر درآمده است.
نویسنده در باب چهارم با عنوان «ازدواج، خانواده و تربیت فرزند» فضیلت ازدواج و نهی از رهبانیت، آداب ازدواج و نماز و دعای زفاف و شب عروسی را بیان کرده و دوران بارداری، ولادت و نامگذاری، شیر دادن و تربیت فرزند و حقوق والدین را شرح داده است.
پنجمین باب از این کتاب با عنوان «مسواک، شانه، اصلاح و…» تراشیدن موی سر، محاسن و کندن موی بینی و بازی با ریش را تبیین کرده و ناخن گرفتن، دفن کردن ناخن و آداب شانه کردن را به نگارش درآورده است.
باب ششم با عنوان «بوی خوش و…» ضمن بررسی منشأ گیاهان و اشیای خوشبو، کراهت رد کردن بوی خوش و غالیه، فضیلت و آداب روغن مالیدن بر بدن، روغن بنفشه و آداب بوییدن گل را مورد تاکید قرار داده است.
«حمام و نظافت» عنوان هفتمین باب از کتاب مذکور است که در آن آداب ورود و خروج حمام، شستن سرو بدن و داروی نظافت تشریح شده و فاصله زمانی میان هر دارو کشیدن، برخی آداب نوره کشیدن و غسلها به رشته تحریر در آمده است.
باب هشتم با عنوان «خواب و بیداری، قضای حاجت» اوقات خواب، مکان و آداب خوابیدن و دعاهای قبل از خواب برای موارد خاص را بررسی کرده و نکاتی درباره خواب راست و دروغ و تعبیر خواب، بیداری شب و آداب قضای حاجت را بیان کرده است.
نویسنده در باب نهم با عنوان «بیماری و داروها» صبر بر بیماریها و ابتلایات، راههای درمان عمومی برای تمام بیماریها و ادعیه مشترک امراض با برخی داروهای مرکب را شرح داده و امراض درونی، قولنج، بادها، درد معده و سرفه، تعویذات سحر، گزندگان و… و تربت شریف امام حسین (ع) و بعضی ادویهها راه تبیین کرده است.
باب دهم با عنوان «آداب معاشرت» حقوق خویشان، غلامان و کنیزان، دوستی و دوستان و شاد نمودن و برآوردن حوائج مؤمنان را تشریح کرده و حقوق مؤمن غایب، کافر و ناصبی و اعمال حقوق محتضر و میت را بررسی کرده است.
باب یازدهم با عنوان «آداب مجالس» ضمن تبیین مصافحه، معانقه و بوسیدن، طریقه نشستن و وظایف صاحبخانه، آداب مجالست، ذکر خدا در مجالس و مشورت کردن را به رشته تحریر درآورده است.
دوازدهمین باب از کتاب حاضر با عنوان «خانه و آداب ورود و خروج» خانه وسیع، حکم نقاشی و مجسمه و آثار عبادت در خانه و عدم آن را بیان کرده و برخی پرندگان و حیوانات، خرید، ساخت و روشنایی خانه و آداب خارج شدن از خانه و ورود به آن را به نگارش درآورده است.
باب سیزدهم با عنوان «آداب حرکت سواره و پیاده، بازار، تجارت، زراعت و نگهداری چهارپایان» مَرکَب، آداب، ادعیه و اذکار سواری بر مرکب و نکاتی برای راه رفتن را شرح داده و آداب خریدن و نگهداری حیوان، تلاش برای کسب روزی و آداب زرع و کشت را مورد تأکید قرار داده است.
«سفر» عنوان چهاردهمین و آخرین باب از کتاب مذکور است که در آن زمانهای خوب و بد برای سفر، آداب و ادعیه شروع سفر و رفیقان سفر بیان شده و برخی آداب توقف و حرکت، نکاتی درباره سفر دریایی و آداب اسب تاختن و تیر انداختن مورد بررسی قرار گرفته است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات